یک فنجان حرف تازه دم

یادداشت های بی وقت

یک فنجان حرف تازه دم

یادداشت های بی وقت

چی فکر کردی عمو؟!

طرف دارد آدرس ایمیلش را بهم می دهد. 

اسم فامیلش را می گوید، بعد @، هات میل دات کام. 

و اضافه می کند:" هات میل با o. ......اچ، اُ، تی!" 

تلفن را قطع می کنم.یکراست می روم جلوی آینه.یعنی من چه شکلی ام؟یعنی او مرا چه شکلی می بیند؟ 

بدجوری برخورده است بهم. 

نه.....اصلا به قیافه ام نمی آید که تا حالا چیزی راجع به هات میل نشنیده باشم. 

یک هات چاکلت برای خودم باز می کنم،خالی می کنم توی فنجان.مثل همیشه داغ سر می کشم...هاتِ هات. 

نه ببخشید..... 

hot e hot! 

آخرش سرطان مری می گیرم....مطمئنم! 

 کمی آرام می گیرم.می روم توی موود انرژی مثبت و این حرف ها. 

اسلحه خوش بینی را نشانه می گیرم طرفِ طرف. 

آخی...شاید تازه به هات میل رسیده است.... 

آخی....شاید همیشه خودش hot و hat را قاطی می کرده توی امتحان دیکته انگلیسی.... 

آخی.... 

نه نمی شود.صد تا فنجان هات چاکلت داغ! دیگر را هم که یکهو سر بکشم یادم نمی رود!آخر چرا فکر کرد من نمی دانم هات را چطور می نویسند؟!

نظرات 2 + ارسال نظر
فائزه سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:53 ب.ظ

چرا بشت بر خورده است؟
چرا نوفهمی طرف تازه دیروز دیکته ی hotmail را یاد گرفته است و از خوشحالی در پوستینش نمی گنجیده ؟؟؟
خواسته است فخر بفروشد ...
خواسته است از خودش پز در کند ...
خواسته است تمرین کند آیا هنوز دیکته را یادش مانده است ؟؟؟؟
خواسته است غلط کرد ...
خواسته است شکر خورد ...
خواسته است ......
ببخشیدش ...

مه نار پنج‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 02:35 ب.ظ

هاااا
من میدونم کیو وَگویی...

نه بابا....نمی شناسیش
همکار جدیدمه
مگه اینکه؟!!!!......آره و اینا...نه! بعید می دونم یارو اینکاره باشه(توجه نُمودی که راجع به تو اینقدر مطمئن نیستم!)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد