ابر چشمهایم سوراخ می شود.باکی ندارم ، که
زیر باران ایستاده ام
که به عابران می گویم تَری ِباران است.
دوباره نوبت امتحان من رسیده است و حیف که به تو قول داده ام تا آخرین قطره،خیس شوم.کاش زبانم می شکست و قول نمی دادم اینبار!
صاحب رنگین کمان!
به خودت سوگند که بارها و بارها حرف مرا نشنیده گرفته ای....عجبا اینبار که شنیدی،این سوگند دارد گند می زند به زندگی ام!
نمی دانم خودم را گول می زنم یا دلداری می دهم....نمی دانم.ولی زمزمه می کنم:<رنگین کمان،از آن ِ کسیست که تا آخرین قطره،زیر باران ایستاده است>
عکست خیلی جالبه
منظورم نگاههای دو طرف هست ،
آقاهه به کجا نگاه می کنه ، خانومه به چی نگاه می کنه .
از این دو نوع نگاه خیلی برداشت ها میشه کرد...
امان از دست این خانومها ....
شاد باشی - صادق
راستی یادم رفت بگم من اول شدم
چی؟!!! توی چی اول شدید؟اصلا شما؟!!
رنگین کمان مال کسی ست که به آسمان چشم می دوزد ...
امام نقره ای(ره) !
این خانومه چقدر شبیه منه...!
اما آقای ما خوشگل تره!
می خواستم زیر عکس بنویسم:ببخشید که این خانومه اینقدر صورتش اینقدر تخته!انگار با ماهی تابه زدند تو صورتش.....یه کم هم شبیه نون لواشی ِ که زیادی با وردنه بازش کردند!اما خوب شد تو گفتی این خانومه شبیه توئه و من این مطالب رو ننوشتم!
البته خودمونیم هان!خیلی هم شبیه تو نیست.......تو بیشتر شکل نون تافتونی!
بی تربیت!
یا نون بربری یا مرگ!
می دونی که یه رگمون از جانب شیخ فتح الله بر می گرده به رگ قاجار های ترک!
پس یعنی من الآن یه دختر ترک نون بربری ای ام!
تازشم!
توروخدا به کسی نگو که من برای خودم ماچ کامنت می زارم!
اگه بگی منم ............ حمییییییییییییییدددددددده ه ه !
اینا ... دیگه.... اینا ... !
D:D:D:D
راستش مطلب طنز بود ،
خوب هر کی یه جور نگاه می کنه ،
منظورم از اول یعنی تو کامنت گذاشتن بود .
اطلاعات مربوط به شما " من" رو تو وبلاگ می تونی بخونی .
شاد باشی - صادق
چرا آپ نمی کنی ...
کجایی دختر....
سلام ~~~
حالا که هر کی یه نظره واسه رنگین کمون داده!!! من مگه از بقیه کمترم !؟؟
وقتی بارون بیاد فقط عاشقا و کرمها میان بیرون برای زیر بارون بودن باید خاکی باشی! رنگین کمون سهم خاکیهاست! *ـ*
سلام
حس قشنگی نیست جدی درکت میکنم
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد زیر بارون همه چیز قشنگ تره نه؟ آخه به پاکی رسیده!
موفق باشی
کجایی ،
زنده ای ...
رفتی بگو خرما و حلوا یادت نره... من حلوا خیلی وقته هوس کردم...
خرماش هم از اونهایی که گردو داشته باشه....
..
ا وا خدا نکنه.... منظورم از بلاگستان هست نه از دنیا....
باید هولت بدن بنویسی.... آره ... آره ...هاااااااااا
چقدر چیزهای چیز!
وهید جان،صلام.
اگه می دونصطی این اصمت منو کشطه!!حر روظ به وبلاگم صر میذدی.
چه جوری؟ چه رنگی؟ چه ... !
الان من باید منظورت رو بفهمم؟!!
اگر حدسم درست باشه جوابت اینه: یک قالب هِنری،زیبا و ....مگه اصلا خودت می خوای طراحی کنی؟تو قالب اصلیش رو به من بنما،بعد سر رنگش با هم کنار میایم.
پیشاپیش thanks
خب آخه من یه چیزی باید تصور کنم بعدش بسازم یا نه؟؟!! اون تصور رو بده!